گویاترین

گویاترین

گویاترین

گویاترین

شعر

شعر



سر خوش آمد ز در و می زد و سرمست برفت

فرصتی بود ولی حیف که از دست برفت



بر لبم کس خنده ای هرگز مدید الا مگر

در میان گریه بر احوال خود خندیده ام



ناشادی ما گر سبب شادی غیر است

شادم که بمانم من و ناشاد بمانم

مهدی سهیلی



هرکس به طریقی دل ما می شکند

بیگانه جدا دوست جدا می شکند

بیگانه اگر می شکند حرفی نیست

من در عجبم دوست چرا می شکند

جک جدید و خنده دار جدیدترین جک های باحال و خنده دار 93 سری جدیدترین استاتوس ها و جک های فارسی


هر سنگ که بر سینه زدم نقش تو بگرفت

آن هم صنمی بهر پرستیدن من شد

طالب آملی



شعر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.